سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 22

کاش یک شب باز مهمان دو چشمت مى شدم
  

ریزه خوار مشرق خوان دو چشمت مى شدم

کـاش یک شب مى گذشتم از فراز چشـم تو
  

گـرم گـلگشت خراسان دو چشمت مى شدم

کـاش یک شب مى سرودم گنبد زرد تـو را
  

فـارغ از دنیا، غزلخوان دو چشمت مى شدم

کـاش یـشب مى نشستم بر ضریح چشم تو
  

بـاز هـم پابنـد پیـمان دو چشمت مى شدم

صـحن وایوان تو را اى کاش جارو مى زدم
  

چـون کـوترهـا نگهبان دو چشمت مى شدم

ضـامـن آهـوست چشمان دو شهد روشنت
  

کـاش آهـوى بـیابـان دو چـشمت مى شدم

کـاش یک شب معرفت مى چیدم ازچشمان تو
  

غـرق در دریـاى عرفان دو چشمت مى شدم

کـاش یـک شب مى شدم خیس نگـاه سبز تو
  

شـاهـد اعـجاز باران دو چشـمت مى شدم

کـاش یـک شب نور مى نوشیدم از چشمان تو
  

مـى درخـشیـم، چراغان دو چشمت مى شدم

سـخـت شیرین است طعم روشن چشمان تو
  

کـاش یک شب باز مهمان دو چشمت مى شدم


 نوشته شده توسط یک گمنام در چهارشنبه 87/7/24 و ساعت 10:20 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

خاطرات
یک گمنام
شهیدان از همان آغاز ،ساکنان بهشت عدن الهی بوده اند.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 13
مجموع بازدیدها: 226209
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه
 
وضیعت من در یاهو